بررسی کامل حسن روحانی با توجه به واقعیتهای شخصیتی، اقتصادی، فرهنگی که در محور این شخص شکل میگیرد کاری بس دشوار کسلکننده و وقتگیر است.
حسن روحانی در عمل ثابت کرده است که فردی واداده و غرب زده است این رویکرد را هم میتوان در عملکرد و برنامههای حسن روحانی مشاهده کرد این مسئله را حتی در معرفی که روحانی از خود ارائه میدهد نیز میتوان مشاهده کرد زیرا که روحانی با گذراندن دورههای تحصیلی حوزوی و دانشگاهی برای خود نام دکتر حسن روحانی را به جای حجت والسلام حسن روحانی برگزیده است. شدت این اتفاق به گونهی است که روحانی عمدهی کتابهای خود را با نام دکتر حسن روحانی امضا کرده است. اینگونه است که شخصی که باید اعمال، کردار و سخنش حجت بر مسلمانان باشد لقب دکترای انگلیسی خود را بالاتر و برتر از این اعتبار اسلامی میداند.
(کتابهای دکتر که در سایت مرکز مطالعات علوم استراتژیک مجمع تشخیص آمده است)
http://www.csr.ir/Departments.aspx?lng=fa&abtid=08&&depid=49
اما دربارهی عملکرد حسن روحانی که عمده فعالیت وی بر میگردد به عملکردش در زمانی که دبیر شورای امنیت ملی بوده و همچنین اظهارنظرهای که داشته است. عملکرد روحانی را هیچ کس بهتر از خودش روایت نمیکند، برای کوتاهتر شدن متن در لینک زیر میتوانید گزیدهی از اقدامات صورت گرفته از طرف حسن روحانی را مطالعه کنید .(برگرفته از کتاب دیپلماسی هستهی نوشتهی دکتر حسن روحانی)
http://uplod.ir/51szoiprqqc4/169702_176.pdf.htm
اما با مطالعهی کتاب و لینک فوق یک سؤال اساسی به وجود میآید این که آیا آقای روحانی نمیداند که غرب ایران هستهی را به هیچ شکل ممکنی نمیتواند تحمل کند!؟ آیا حسن روحانی نمیداند که هدف غرب اغوای ایران است!؟ اگر اینها را میداند چطوری انقدر خوشبین به غرب و سیاستهای غربی است البته جواب این سؤال را آقای روحانی در کتاب دیپلماسی هستهی در صفحهی 402 به نقل از شیراک میاورد: من به تاریخ و فرهنگ ایران احترام میگذارم و در مقابل بوش از ایران دفاع کردم، اما تولید سوخت از جانب شما را برنمیتابیم، نمیتوان از این خط عبور کرد.
اما تفکر روحانی در بعد اقتصادی بیشتر بر میگردد به کتاب امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران دکتر حسن روحانی در این کتاب و در صفحهی 782 آن اشارهی به مکتب نهادگرایان میکند و صراحتاً بازگو میکند که مکتب نئوکینزی ها مناسبترین مدل برای سرو سامان بخشیدن به نظام اقتصادی ایران است. این مسئله خود نقطهی عطفی است در وادادگی و غربزدگی آقای دکتر و این که ایشان راه حل تمام مشکلات را در خارج از این مرزها دنبال میکند (از اعتباریات اسم خود گرفته تا خوش بینی به نیت غرب در مسائل هستهی ایران و حتی در تئوریهای نظری)
اما کینز کیست و چگونه فکر میکند :
http://s2.picofile.com/file/7654785050/03.jpg
جان مینارد کینز در سال 1930 و در بحبوحهی بحران جهانگیر اقتصادی، وعدهی روزی را میدهد که همگان ثروتمند شدهاند و اضافه میکند که در آن زمان «بار دیگر هدف ها را برتر از وسایل می شماریم و خوب ها را بر مفیدها ترجیح می دهیم. ... اما آگاه باشید! زمان این آرمان ها هنوز فرا نرسیده است. زیرا دست کم برای یکصد سال دیگر باید برای خود و هر کس دیگر تظاهر کنیم که بدی، نیکی است و نیکی، بدی؛ زیرا بدی، مفید است و نیکی، مفید نیست. حرص، ربا و احتیاط باید همچنان برای یک مدت کوتاه دیگر، خدایان ما باشند. زیرا فقط آنها می توانند ما را از گذرگاه تاریک نیاز اقتصادی به روشنایی روز، رهنما شوند.» کینز در ادامه تصریح میکند: «هنوز زمان آن نرسیده است که به پارهای اصول بسیار متقن مذهب و فضایل اخلاقی، یعنی «حرص، رذیلت است»؛ «رباخواری، معصیت است» و «حب مال، نفرت انگیز است»؛ بازگردیم.»
داتلود کتاب کینز
http://s2.picofile.com/file/7654786448/Economic_Possibilities_for_Our_randchildren.pdf.html
جدای از مورد فوق اقتصاددان دکتر حسن روحانی، آقای محمدباقر نوبخت است که در حلقهی های فکری اقتصادی ایران جز حلقهی نیاوران به حساب میاید.
در مورد حلقهی نیاوارن توضیحات کوتاه زیر فکر میکنم کافی باشد:
حلقه نیاوران محفل اقتصاددانان لیبرال است و از اواسط دهه ۷۰ در موسسه عالى پژوهشى وابسته به سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق شکل گرفت. محور این حلقه با محمد طبیبیان بود. برنامه اول و دوم و سوم توسعه توسط این حلقه فکری تدوین شد.
پس از تدوین برنامه اول توسعه، این حلقه با جذب اقتصاددانان طرفدار نسخههای بانک جهانی شکل ساختاری تری به خود گرفت. بعدها اقتصاددانی نیز از دانشکده اقتصاد صنعتی شریف به این حلقه فکری پیوستند.
حضور پررنگ این جریان فکری را باید در دولت هاشمی دید که هم فرصت برنامهریزی یافتند و هم اجرا. گرایش اقتصادی این افراد بازار آزاد است و کارکرد دولت را تنها در کارای و رشد میدانند نه توزیع و عدالت. از نظر این جریان دولت، یک شر مطلق است که باید پایش را از اقتصاد کوتاه کرد. مشایخی و غنی نژاد و طبیبیان و نیلی و نجفی و روغنی زنجانی از سرشناسان این حلقه فکری هستند
مسئله بدی این است که در نگاه حسن روحانی هدف وسیله را توجیه میکند و ایشان اعتقاددارند که به هر وسیلهی باید به ریاست جمهوری برسند مانند دروغگویی و سیاه نمایی که در حرفای دکتر! موج می زند
نمونهی از این موارد را میتوانید در لینک ویدئوی زیر مشاهده کنید:
http://66dl.ir/mp/video/Hasan-rohani_Tanaghozat(Masonic-Photo.ir).avi
مسئلهی آخر هم بر میگردد به حرفهای نعمت زاده در مورد دستبوسی دکتر میگوید
مسئول ستاد روحانی در پاسخ به سؤالی راجع به عکس بوسیدن دست حسن روحانی توسط یک فرد در حاشیه نشست روحانی گفت: ازدحام زیادی از خبرنگاران بود و به ناگاه فردی رسید که هیچکس او رانمی شناخت
نگاهی به عکسهای زیر و دو نکته
http://alef.ir/vdcbzwb88rhbw9p.uiur.html?188971
اول این که ازدحام خبرنگاران کجاست! ان هم ازدحام زیاد! دوم این که خود نعمت زاده توی عکس چقدر جنب و جوش برش داشته است! تازه خود حسن روحانی که با لبخند رضایت خودش را از اقدام صورت گرفته نشان میدهد.