تصمیم به تغییر عادات غلط همواره مسئله ی چالشبرانگیز و سخت برای انسان بوده است امّا با توجه به این که تغییر در سبک زندگی غلط و سوق دادن روحیات و منش انسان به سمت سبک زندگی صحیح از اصلیترین پارادایم های رسیدن به جامعهی هجری است، تغییر در سبک زندگی غلط به عنوان یک عادت اشتباه هر چقدر هم که سخت و دشوار به نظر برسد باید در برنامهی افراد جامعه قرار گیرد. از این رو به بررسی برخی از مسائل علمی و عملی در راستای تغییر نوع رویکرد به مسئلهی فرزند آوری که یکی از شاخصههای اصلی سبک زندگی است میپردازیم:
شکوفایی اقتصادی
جمعیت به معنی کمیّت تجمعی انسان- همواره از موضوعات مهم علم اقتصاد بوده و حجم جمعیت و آهنگ تغییرات آن و تأثیرات این دو بر دیگر متغیرهای اقتصادی، در مطالعات انجامشده به شکلهای مختلفی بررسی شده است. در واقع با توجه به اینکه اندازهی جمعیت و تغییرات آن تأثیر بسیار مهمی بر رشد و توسعهی اقتصادی دارد، بسیاری از مطالعات صورت گرفته در علم اقتصاد به نوعی بر این موضوع تمرکز دارد. برخی از اقتصاددان ها و نظریههای که شکوفایی اقتصادی را در گرو رشد جمعیت میداند به شرح زیر است:
پل ساموئلسون، برندهی جایزهی نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۰ میلادی، در سال ۱۹۵۸ در مجلهی اقتصاد سیاسی، مقالهای با عنوان «یک مدل دقیق وام مصرفی با یا بدون قرارداد اجتماعی پول» چاپ کرد. وی در این مقاله که دستاورد عظیمی را به دنبال داشت، اثبات نمود که بهترین عامل تحرک و تکامل اقتصاد «نرخ باروری انسانی» است.
نظریهی «هارود» نیز رشد جمعیت را عامل رشد طبیعی اقتصاد عنوان میکند. بر اساس این نظریه، سیاستگذاران اقتصادی باید به گونهای برنامهریزی کنند که نرخهای رشد واقعی با نرخ رشد طبیعی تنظیم شود.
در نظریهی «سولو» -از رابرت سولو، اقتصاددان مشهور آمریکایی که در سال ۱۹۸۷ موفق به دریافت جایزه نوبل در اقتصاد شد- وجود یک نرخ رشد مثبت برای جمعیت، به منظور توضیح فرایند رشد اقتصادی ضروری است.
نظریهی دیگری که براساس آن میتوان دربارهی اثر جمعیت بر رشد اقتصادی استدلال کرد، قاعدهای منسوب به «فلپس» است. ادموند فلپس –عضو برجسته انجمن اقتصاد آمریکا و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۶- در این باره میکوشد از طریق درونزا کردن نرخ پسانداز، بهترین نرخ را برای پسانداز بیابد. او در این پیجویی، به رابطهی دقیق بین رشد اقتصادی و رشد جمعیت دست مییابد که به «قاعدهی طلایی رشد» مشهور است. بر اساس قاعدهی طلایی، کارایی نهایی سرمایه با نرخ رشد جمعیت برابر است. به عبارت دیگر، رشد اقتصادی تابع مستقیم نرخ رشد جمعیت است. این نظریه را اقتصاددانان دیگری مانند موریس اله (۱۹۶۱)، سوان (۱۹۵۶) و مید (۱۹۶۱ و ۱۹۶۳) نیز تأیید کردهاند.
اینها تنها بخشی از معتبرترین نظریات اقتصادی موجود بود که به رابطهی مستقیم بین نرخ باروری و شکوفای اقتصادی میپردازد از سوی دیگر میتوان اینگونه بر داشت کرد که پرورش و تربیت فرزندان نیکو و بابرکت علاوه بر تأثیرات مثبت که بر کانون خانواده از خود به جای میگذارد میتواند در شکل کلان بر روی عملکرد نهادهای مختلف جامعه از جمله اقتصاد نیز تأثیر بسزای داشته باشد.
جامعهی جوان
پیری یکی از مراحل زندگی است و پیری جمعیت عبارت است از حرکت منحنی جمعیت به سوی سالمندی. با توجه به اینکه کشور ما یکی از جوانترین کشورهای دنیاست، نگرانی صاحبنظران و کارشناسان در خصوص پیری جمعیت به علت کاهش مستقیم جمعیت و زادوولد است. این مسئله مانعی بر سر راه پیشرفت کشور به شمار میآید. کاهش نیروی کار، افزایش ورود مهاجران خارجی به کشور، افزایش جمعیت سالمند کشور، افزایش بار اقتصادی دولت و... از مشکلاتی است که جامعهی پیر را تهدید میکند. کاهش جمعیت نه تنها در حوزهی اقتصاد، بلکه در عرصهی امنیتی، نظامی و سیاسی نیز کشور را با مشکلات زیادی مواجه خواهد ساخت.
در نتیجه پیری جمعیت در ایران سالهای آتی یکی از بزرگترین چالشهای کشور در تمامی ابعاد سیاسی فرهنگی اقتصادی میباشد. در آیندهنگری که در دولتها وجود دارد تلاش بر افزایش نرخ باروری است تا به وسیلهی این تنها محرک آیندهی کشورها دچار بحران پیری نشود از همین رو در کشورهایی که دارای رشد کُند یا منفی جمعیت دارند، مثل نروژ، سوئد، دانمارک و هلند، در حال حاضر دولتها خانوادهها را تشویق به فرزند آوری مینمایند. در ایران اسلامی نیز با رویکردی که مسئولان اتخاذ کردهاند، مسئلهی افزایش نرخ باروری با کمک خانوادههای ایرانی پیگیری میشود.
افزایش سرمایه اجتماعی
درگذشته مزیت نسبی، تابعی از منابع طبیعی خداداد و نسبتهای عوامل تولید (ضریب سرمایه به کار) بود. اما اکنون دانستن این نکته جالب است که باور رایج در جهان اقتصاد این است که هفت صنعت کلیدی چند دههی آینده عبارت خواهد بود از: میکروالکترونیک، بیوتکنولوژی، صنایع تولید مواد جدید، هوانوردی غیرنظامی، مخابرات، رباتها، کامپیوتر و نرمافزار آن. همهی این صنایع متکی بر نیروی فکری است و هر یک از اینها میتواند در هر جای دنیا مستقر گردد. حال اینکه عملاً استقرار این صنایع در هرکجا، بستگی به این دارد که چه کسی بتواند نیروی فکری لازم برای استقرار آنها را سازمان دهد. در قرنی که پیش روی ما است، مزیت نسبی را انسان میآفریند. پس با نگرشی درست به انسان، او یک نیروی خلاق و تولیدکننده است. از آن جا که مزیت نسبی همراه با دانش فنی توسط انسان پدید میآید، تحقیقات -علاوه بر تأثیر مهارت و آموزش او در رشد اقتصادی- رویکردی نوین نیز یافته که بررسی و تأکید بر نقش، اندازه و رشد جمعیت بر رشد اقتصادی، از آن جمله است.
سرمایه اجتماعی مفهومی جامعهشناسی است که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی جهت اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی از آن استفاده میشود. اگرچه تعاریف مختلفی برای این مفهوم وجود دارد، اما در کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی «علاج همه مشکلات» جامعه مدرن تلقی شده است.
احیا جامعی اسلامی-شیعی
ایران اسلامی به عنوان پایگاه اسلام امانتی است در دست تکتک افرادی که در این محیط رشد و تنفس میکنند این امانت الهی از یک سو نیازمند حفظ و از سوی دیگر نیازمند گسترش است تا به این ترتیب بتوان جامعهی هجری را تحت حاکمیت اسلام و تشیع بر پا کرد. اینها همه در حالی است که در جبهه باطل فرقهی وهابیت در ایران درصدد چیره شدن بر این کشور به وسیلهی افزایش نرخ باروری در میان مردم خویش است به طوری که امروزه وهابیها به صورت رسمی و غیررسمی تبلیغ میکنند که حداقل دو زن و ۲۰ بچه داشته باشید؛ این خود زنگ خطری است برای ایران و جمعیت شیعهی که سالها شعار فرزند کمتر زندگی بهتر را سر داده و عملاً در زمین تعریف شده توسط دشمن بازی خورده است. اتخاذ رویکردهای غلط مانند آنچه پیش تر گفته شد اهمیت این موضوع را چند برابر میکند که در این بازهی زمانی باید به جبران خسرانهای بپردازیم که سالها ما را به عقب بر گرداننده است و این بدان سبب است که اگر به سرعت تغییر نگرش در نگاه به فرزند آوری و فرزند بابرکت روی ندهد آثار سو و منفی کاهش جمعیت از یک سو بر روی اقتصاد، فرهنگ، سیاست و امنیت ایران سایه میاندازد و از سوی دیگر جمعیت و تفکر شیعه را در میان جمعیت 7 میلیاردی جهان تحت تأثیر مستقیم قرار بدهد به طوری که با پیش گرفتن روند کنونی بیم به حاشیه رفتن مکتب حق تشیع نیز می رود.