ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ( وبلاگ قلم)

محلی برای متمرکز کردن تمام فعالیت های که در فضای سایبر و یا خارج از آن دارم.

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ( وبلاگ قلم)

محلی برای متمرکز کردن تمام فعالیت های که در فضای سایبر و یا خارج از آن دارم.

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ( وبلاگ قلم)

«قومی متفکرند اندر ره دین// قومی به‌گمان فتاده در راه یقین// می‌ترسم از آن‌که بانگ آید روزی// کی بی‌خبران راه نه آن‌ است و نه ‌این»

حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری


«عسی أن تکرهوا شیئا وهو خیر لکم وعسی أن تحبّوا شیئا وهو شرّ لکم والله یعلم و أنتم لا تعلمون».
(بسا چیزهایی که شما نمی پسندید ولی آن به خیر وصلاح شماست وبسا چیزهایی که شما دوست دارید ومی پسندید ولی آن برای شما مایه شر وبدی است. وخداوند می داند وشما نمی دانید).

قتل کودکان پیش از تولد

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۴۷ ب.ظ
کاهش جمعیت در سال‌های اخیر تابعی از سیاست‌گذاری‌ها و تصمیمات اشتباهی بوده است که در ایران اسلامی گرفته شده است. از طرف دیگر خواست دولت‌های لیبرال غربی بر کاهش جمعیت در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه است. در این مطلب تلاش بر آن است تا گوشه‌ی از چرایی این سیاست گزاری ها به بوته‌ی نقد گذاشته شود.

 

 

در ابتدا نگاهی داشته باشیم به سیاست گزاری های اشتباه داخلی که در طول سالیان باعث کاش روند رشد جمعیت شده است.
آغاز سیاست‌های کنترل جمعیت و تنظیم خانواده به سال‌های دهه ۳۰ بازمی‌گردد؛ آن زمان برای اولین‌بار مسئله کنترل موالید در برنامه‌های دولت قرار گرفت و تا سال‌های پایانی دهه 50 ادامه داشت. در سال‌های پایانی دهه 50 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ‌و آغاز جنگ تحمیلی، سیاست‌های کنترل جمعیت به طور کلی متوقف شود و جای خود را به سیاست‌های تشویقی افزایش زادوولد داد که این موضوع باعث افزایش چشم‌گیر زادوولد در سال‌های دهه شصت شد. تا اینکه مسئولین وقت در سال‌های پایانی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد تصمیم گرفتند که بار دیگر کنترل جمعیت را سرلوحه برنامه‌های خود قرار دهند و شعار دو بچه کافی ست را در برنامه‌های خود لحاظ کرده و این سیاست‌ها نیز به خوبی در کشور ما نتیجه داد. برخی کارشناسان، تبلیغ و ترویج فرهنگ دو بچه کافی است و تصویب قانون تنظیم خانواده در سال 72 را عامل مهم کاهش موالید در سال‌های اخیر دانسته و معتقد است در اجرای موفق سیاست‌های جدید جمعیتی توجه به فرهنگ‌سازی و قانع کردن مردم ضروری است.

در ایّام بعد از جنگ تحمیلی و در دوران سازندگی از یک سو کشور مورد هجوم عصر جدید قرار گرفت و از سوی دیگر دولت با پیش بردن سیاست‌های مانند مانور تجملات باعث تغییر ذائقه‌ی مردم شد. این تغییر در منش مردم در عمده مواردی خود را در گسترش شهرنشینی‌ها نشان داد به طوری که مردم دیگر تاب زندگی کردن در شهرهای کوچک و یا روستاها را نداشتند و ذائقه‌ی آن‌ها به گونه‌ی تغییر یافته بود که پیشرفت را در شهرنشینی و کوچ کردن به شهرهای بزرگ تر و پایتخت می دیده‌اند.
شهرنشینی به سبب فرهنگ ماشینی که دارد هزینه‌های مضاعف و غیرضروری را به خانواده تحمیل می‌کند به طوری که طبق گزارش‌ها میزان هزینه ناخالص سالانه خانوارهای شهری در سال ۸۱ حدود چهار میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بود که در سال ۹۱ از رشد چهار برابری برخوردار شد و به حدود ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسید. این بار هزینه‌ی غیرضروری به خانواده باعث می‌شود که خانواده‌های ایرانی به دنبال فرزند آوری بیشتر و افزایش نرخ باروری نباشند.(1)

گسترش شهرنشینی آسیب‌های دیگری نیز با خود به همراه داشته است از جمله‌ی آنها می‌تواند به اشتغال و نیاز به کار کردن بانوان در محیط خارج از خانواده برای امرار معاش کل خانواده اشاره کرد که این خود سبب کاهش نرخ باروری می‌شود.
تا چند سال قبل در سر در بسیاری از مراکز بهداشتی و درمانی تابلوهای بزرگی نصب شده بود با این مضمون که« وازکتومی بصورت رایگان و بدون درد انجام می شود».در آن سال‌ها شعار فرزند کمتر زندگی بهتر هم تبلیغ می‌شد.حتی برخی از مسئولین برنده جایزه در این زمینه نیز شدند. در همان زمان عده‌ای با این سیاست در حوزه جمعیت مخالف بودند ولی کسی گوش به حرفشان نکرد. حال امروزه یکی از چالش‌های پیش روی کشور افزایش جمعیت سالمندی و کاهش باروری است.
به موازات این دست اقدامات در ایران در جهت کاهش نرخ باروری و تحدید نسل سیاست‌های جهان استکبار نیز سمت و سوی مشابه دارد اما نیات و اهداف منفعت طلبانه و سودجویانه ی را در خود می‌پروراند:
هدف سازمان بهداشت جهانی از اجرای برنامه‌های کنترل جمعیت در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه‌ی مسلمانی مانند ایران را می‌توان در نتایج پروژه‌ها و پژوهش‌هایی صورت گرفته در کشورهای غرب پیدا کرد.

در دهه‌ی هفتاد و در زمان هنری کسینجر، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور وقت آمریکا، پروژه‌ای درباره‌ی تأثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا طراحی و انجام شد. این پروژه روند فزاینده‌ی رشد جمعیت جهانی را بر خلاف امنیت ملی آمریکا می‌دانست و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاست‌ها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمان‌های بین‌المللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای مورد نظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین می‌کرد. این پژوهش می‌گوید:‌ افزایش جمعیت در کشورهای کمتر توسعه‌یافته با منابع غنی منجر به افزایش مصرف این منابع در راستای تأمین رفاه و معیشت مردم آن کشورها شده است و در نتیجه نفت و دیگر منابع با افزایش قیمت و در واقع کاهش دسترسی غرب و آمریکا مواجه می‌شوند و منافع اقتصادی آن‌ها را به خط می‌اندازد. رابرت واکر نیز در مقاله‌ای بر اساس اطلاعات مجله‌ی «سیاست خارجی آمریکا» و مؤسسه‌ی «صندوق صلح» به تحلیل آمار جمعیت کشورهای مختلف پرداخته است.
وی، با اشاره به جمعیت ۸۱۰میلیونی ۲۰ کشور، تاکید می‌کند: این جمعیت عمدتاً‌ در آفریقا و غرب آسیا متمرکز هستند و طبق آمار سازمان ملل پیش‌بینی می‌شود ظرف مدت ۳۷ سال این میزان دو برابر شود. واکر خاطرنشان می‌کند: اگر رشد جمعیت در این کشورها مهار نشود، این میزان در ۲۰۵۰ به یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر خواهد رسید و این بدان معناست که سهم جمعیتی این کشورها از ۱۱ درصد فعلی به ۱۸ درصد در ۲۰۵۰ خواهد رسید.

این تحقیقات خود گویایی این امر است که غرب به ویژه امریکا خود را در تهدید نسبت به افزایش جمعیت در کشورهای شرقی به ویژه خاورمیانه می‌بیند زیرا که از یک سو تنها راه نجات اقتصاد خود را منابع موجود در خاورمیانه می‌بیند و از سوی دیگر افزایش جمعیت را به سبب موازنه‌ی قدرت امری خطرناک برای سلطه‌ی خود بر جهان می‌بیند. و این تهدید وقتی فراگیرتر می‌شود که بدانیم ترس غرب تنها محدود به افزایش جمعیت در شرق نمی‌شود بلکه این افزایش جمعیت موازنه‌ی ادیان را نیز تحت شعاع قرار می‌دهد از این روست که ساموئل هانتینگتون نظریه‌پرداز آمریکایی نگرانی‌اش از این مسئله را این‌گونه بیان می‌کند «توسعه جمعیت مسلمانان بسیار بالاتر و بیشتر از کشورهاى همسایه و در کلّ جهان مى‌باشد. جمعیت مسلمانان ۱۰ برابر جمعیت اروپاى غربى افزایش یافته است. این تحوّل باعث تغییر موازنه دینى جهان مى‌شود. مسلمانان، ۱۸ درصد جمعیت جهان را در سال ۱۹۸۰ داشته‌اند و پیش‌بینى مى‌شود، این میزان در سال ۲۰۰۰ به ۲۳ درصد، و در سال ۲۰۲۵ به ۳۱ درصد برسد. این افزایش بیشتر از افزایش تعداد مسیحیان خواهد بود.»

از سوی دیگر تحدید نسل امنیت ملی و داخلی ایران را نیز تحت شعاع قرار می‌گیرد به طوری که دولت‌های متخاصم با جمهوری اسلامی ایران چشم امید خود را به آینده‌ی ایران و کاهش جمعیت این کشور بسته‌اند تا به این ترتیب در زمان ضعف ایران سیاست‌های سلطه‌جویانه ی خود را بر این کشور سایه افکنند به طوری که برژینسکی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت کارتر و استراتژیست ارشد آمریکا این‌گونه به کشورهای غربی توصیه می‌کند که:«از فکر کردن به حمله پیش دستانه علیه تاسیسات هسته ای ایران اجتناب کنید و گفتگو ها با تهران را حفظ کنید، بالاتر از همه بازی طولانی مدتی را انجام دهید چون زمان و آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست».
این‌ها همه در حالی است که کاهش جمعیت در کشورهای شرقی به ویژه کشورهای مسلمان علاوه بر این که این کشورها به سمت پیر شدن پیش می‌برد فرایندی را در این کشورها رقم می زند که نسل آینده‌ی این جوامع توانایی تحقق جامعه‌ی ایده آل و مستقل را ندارند زیرا که به عقده‌ی روان‌شناسان : هرچه خانواده‌ها دارای تک فرزندی باشند، فرزند خشن و پر توقع بار می‌آید، و در آینده نیز در جامعه؛ سرکش و خشن و مضر برای آن جامعه است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی