تحلیل و بررسی سریال the walking dead
زامبی ها را در سینما می توان تجسمی از انسان های حریص هر جامعه دانست که برای تغذیه و اشباع شدن از انسان های دیگر نمی گذرند . انسان های که آن قدر درگیر حرص طمع شده اند که به مردگانی بی روح می ماند .
طمع ، بقا به شرط نابودی دیگران
موضوع آخرین زمان به عنوان یک مبحث دینی اعتقادی همواره مورد توجه ی همگان بوده است. آخر زمان را در فرهنگ های مختلف با نام ها و اصطلاحات مختلف می شناسند و به همین تناسب تعریف های متفاوتی هم برای آن ارائه می دهند . آنچه مسلم است آن است که نباید آخر زمان را با قیامت اشتباه گرفت ، درحالی که عموم مردم فرقی بین آخر زمان و قیامت قائل نیستند ، اما این دو واژه در لغت داری مفاهیمی جدا از هم می باشند.
آخرالزمان(end time) به معنی دوره ی از زندگی است که با آمدن منجی که مردم منتظر آن بوده اند خاتمه می یابد ، خاتمه ی که خود مقدمه ی برای شروع عصری جدید است .از نظر اسلام فاصله بین نبوت پیامبر تا ظهور آخرین منجی(مهدی موعود (عج)) به نام آخرالزمان شناخته می شود.
در حالی که قیامت یا همان (judgment day)روزی است که مردگان از گور برخاسته و آمده حسابرسی میشوند ، روزی که بنا بر اعتقاد اسلام دیگر حجابی بین خالق و مخلوق وجود ندارد.
سینمای هالیوود به عنوان ارائه دهنده ی مدل صهیونیستی مسیحی از اخرزمان همواره پیشگام در تغذیه افکار عمومی جهان بوده است .
دلیل فراگیر شدن این دست آموزه های هالیوودی از موضوعی به نام آخر الزمان به این خاطر است که در یک نظام اومانیستی عموم مردم از مفاهیم اصیل دینی فاصله گرفته اند فاصله ی که به مرور در ذهن و ایمان انسان غربی خلاء ایجاد کرده است خلاء ی که ادیان و فرهنگ های دارای مفاهیم حقیقی از آخر الزمان بنا به مسائل متعدد پر ان را نکرده اند . خلاء ی که اکنون هایوود با سو استفاده از آن به القای افکار مورد نظر خود دست می زند.
بدین سان سینمای غرب به ویژه هالیوود توانسته است با سیاه نمایی از آخر الزمان عموم مردم را نسبت به این رویداد بترساند به گونه ی که غرب اکنون توانسته است با این آخرالزمان هراسی ، بسیاری از اهداف سیاسی اقتصادی خود را پیش ببرد.
موضوعات آخر الزمانی همواره مورد توجه ی سینمای غرب برای ساخت آثار سینمایی بوده است که از شاخص ترین این آثار در سینمای بدنه ی هالیوود می توان به آثاری همچون طوفان ((1933 زمانی که زمین از حرکت می ایستد (1951) ، دکتر استرنجلاو (1964) ، 3 گانه ی بیگانگان ، 2012 و ... اشاره کرد. همچین در آثار تلوزیونی آمریکا به ویژه در سال های گذشته شاهد شروع اپیدمی از فیلم های مرتبط با موضوع آخرالزمان هستیم. که از شاخص ترین این سریال ها ، سریال مرده ی متحرک (The Walking Dead) را می توان نام برد. از این رو در این یادداشت پرداختی داریم به این سریال اما قبل از آن گذری می زنیم بر جایگاه زامبی در مفاهیم آخرالزمانی و آن چیزی که هالیوود و سینمای آمریکا همواره به دنبال القای آن بوده است.
در موضوعات آخرالزمانی ساخت فیلم ها و سریال های مختلف و متنوع با موضوع شیوع بیماری خاص از علاقه های ابدی سینمای امریکا می باشد ، یکی از زیر شاخه های این دست فیلم ها و سریال ها استفاده از مردگان متحرکی است که به صورت خاص آنها را زامبی اتلاق می کنند واژه ی زامبی را در فرهنگ نامه های فارسی به مارخدا ترجمه کرده اند و اصل و ریشه ی آن را واژه و مفهومی سرخپوستان ذکر کرده اند .
زامبی ها را در سینما می توان تجسمی از انسان های حریص هر جامعه دانست که برای تغذیه و اشباع شدن از انسان های دیگر نمی گذرند . انسان های که آن قدر درگیر حرص طمع شده اند که به مردگانی بی روح می ماند .
از خصوصیت این دست افراد آن است که حرص طمع خود را به سرعت در جامعه نهادینه میکنند به گونهی که انسان بدون طمع و کسی که خواستار زندگی سالم بدون نابودی بقیه باشد عملاً در آن جامعه امکان بقا ندارد و بدینسان است که افراد یک جامعه زامبی زده (جامعهی حرص بنیان) کمکم حل در تمناها و خواهشهای نفسانی خود میشوند تمناهای که برای ارضای آنها چارهی جز پا گذاشتن بر انسانیت انسانهای دیگر نیست .
این گونه است که انسانهای صالح در اثر لگدمال شدن ارزشهایشان اغوا شده و خود نیز کمکم به جرگهی زامبی ها یا انسانهای طماعی که در زنگی هدفی جز خواهشهای نفسانی ندارند می روند. و این است پیام سینمای هالیوود برای اقلیت صالح و سالم یک جامعه که شما نیز دیر یا زود در این سیستم فاسد حل میشوید.
سریال مردهی متحرک (walking dead) اکنون به عنوان شاخصترین سریال در حوزهی آخرالزمان مطرح است سریالی که در بین تمام سریال های تلویزیونی امریکا در حال حاضر به عنوان پر بینندهترینها میباشد به طوری که اپیزود هشتم از فصل دوم این سریال توانست است رکورد بیشترین بینندهی یک اپیزود در تاریخ شبکههای کابلی را بشکند .
داستان سریال مردهی متحرک مانند بیشتر آثار ساختهشده در این سبک در امریکا مربوط میشود به عدهی نجاتیافته از اپیدمی زامبی شدن ،عدهی که هدفشان رسیدن به بهشتی بدون آلودگی است . هدفی که برای آن نه مکان مشخصی را میشناسند و نه زمان رسیدن به آن را میدادند ولی همواره امید آنها را به جلو هدایت میکند ، امید به رسیدن به رستگاری و خارج شدن از جهنمی که در آن گرفتارشدهاند.
گروه نجاتیافته در طول سفر خود برای یافتن بهشت مورد نظر با مسائل و چالشهای رو به رو میشوند که گاه آنها را به ادامهی سفر امیدوار میکند و گاه آنان را از ادامهی سفر باز میدارد سریال مردهی متحرک در هر قسمت از خود با بهرهگیری از فضاسازیها و موضوعی که دارد مالفه های مختلفی را از آخر زمان طبیعی و آخر زمان دینی را بررسی و به چالش میکشد .
نگاهی به شخصیتها
سریال مردهی متحرک (The Walking Dead) گروهی از افراد نجاتیافته را به تصویر میکشد که تحت رهبری فردی از درون گروه به بقاء خود ادامه میدهد. این سریال هم به مانند بسیاری از سریال های هالیوود در درون خود دارای شخصیتی مسن و آرامشبخش گروه است. همچنین بخش قابل توجه ی خط تعلیق سریال را روابط دراماتیک و بعضا غیراخلاقی تشکیل می دهد.
Andrew lincoln: بازیگر نقش ریک در سریال ، ریک را میتوان همان برگزیده و نجاتدهندهی دانست که با رهبری انسانها در آخر زمان به آنها بشارت بهشتی عاری از گناه و سرشار از پاکی را میدهد. نقش ریک در طول داستان به عنوان هدایتکننده به سمت آیندهی روشن تر معرفی میشود. آیندهی که حتی خود ریک هم نسبت به آن تردید دارد.
Jon Bernthal: بازیگر نقش شان در فیلم ، شخصیتی که در ابتدا به اشتباه به بیراهه کشیده میشود ولی در ادامهی داستان با علم به اشتباه بودن رفتارهایش همچنان راه غلط را در پیش میگیرد. شان را میتوان مرز میان انسان بودن و زامبی شدن دانست ، شخصیتی طماع و حریص که چشم طمع به همسر دوست خود نیز دارد. کاراکتری منفی که حس نفرت را در بیننده بر میانگیزد حسی که بعضاً قوی تر از حس نفرت به زامبی ها میباشد.
Sara wayne callies: بازیگر نقش لری در سریال مردهی متحرک شخصی که بیشتر معروفیت خود را مدیون بازی در سریال فرار از زندان میباشد. لری که در سریال همسر ریک میباشد به عنوان خانمی باردار نماد امید به آیندهی روشن است .
Lourie holden : وی در خانوادهی هنرمند بزرگ شده است و تاکنون همکاریهای متعددی را با فرانک دارابونت کارگردان سریال مردهی متحرک داشته است ، در سریال مردهی متحرک بازیگری در نقش اندرا را بر عهده دارد.
در سریال مردهی متحرک این شخصیت مرز بین امید داشتن به آینده و ناامیدی از آینده میباشد شخصی که توسط دریل پیر گروه از ناامیدی به سمت امید هدایت میشود.
با دقت در این شخصیت میتوان دریافت که امید تنها فاکتری است که افراد را ملزم به بقا در جامعی گرفتار در ناهنجاریها میکند و انسان امیدوار به آینده با تلاش خود ضمن باقی ماندن در گروه انسانهای سالم میتواند نقش مؤثری در بقاء جامعهی سالمی که در آن زندگی میکند نیز داشته باشد.
Jeffrey DeMunn : بازیگر ثابت اکثر فیلمهای فرانک دارابونت که در این سریال در نقش دریل ظاهر شده است. دریل ریشسفید گروه و دانای کل در جمع است شخصیتی که همواره مراقب نقاط آسیبپذیر گروه است و همواره تلاش میکند گروه را از انحراف و انحطاط نجات دهد.
Steven Yeun : بازیگر کرهی اصل سریال که در نقش گلن ظاهر شده است. گلن را میتوان سرباز خط مقدم گروه دانست شخصی که در خطرناکترین شرایط برای گروه نقش عامل و سرباز را دارد نقشی که بدون آن هرچند گروه دارای رهبر نیز باشد ولی خیلی زود نابود میشود . نکته قابلتوجه در مورد این کاراکتر آن است که همواره در جوامع غربی افراد با نژادهای غیر آنگلوساکسونی به عنوان سربازانی به خدمت گرفته میشوند که در خطرناکترین مواقع با گذشت از جان خود گروه را حفظ کنند.
مؤلف اثر
Frank Darabont: فرانک دارابونت به عنوانی نویسنده و کارگردان این اثر موفق سینمای یکی از مهمترین عواملی بوده است که این سریال را در زمینههای مختلف به خصوص جذب مخاطب یکهتاز کرده است . سریال مردهی متحرک که اولین تجربهی فرانک دارابونت در زمینهی کارگردانی و نویسندگی آثار تلویزیونی است وی را وارد فاز جدید از فعالیتهای هنری خود کرده است. پیش تر در ایران این کارگردان بزرگ سینما را با آثاری همچون رستگاری از شاشون (برترین فیلم تاریخ سینما در رتبهبندی imdb( و فیلم مسیر سبز که روایت کنندهی داستان مسیحی امروزی و در بند است میشناختیم