بررسی کاندید های انتخابات 92 + سعید جلیلی
در برابر جلیلی و اظهارنظرهای جلیلی یک سؤال بزرگ شکل میگیرد آن این که آیا جلیلی دقیقهی نودی کسی که در ثانیههای آخر اقدام به ثبتنام برای رقابت در انتخابات کرد ، آیا برنامهی مدون و گفتمان دارای اصول و برنامه برای اداره کشور دارد!؟ با توجه به موضعگیریهای اخیر ایشان که مدام دم از گفتمان اسلام بدون مشخص کردن چهارچوبها میکند جواب این سؤال خیر است . جلیلی آمده که گفتمان اسلام ناب را در کشور پیاده کند اما به بزرگترین آفت جامعهی اسلامی یعنی ربای سازمانیافتهی سیستم بانکی کشور تا به اکنون اشارهی نکرده است. جلیلی در نشست اخیر خود با اقتصاددان ها به کلی گوی و حرفهای همیشگی پرداخته است. چیزی که کاملاً از گفتههای آقای جلیلی مشخص میباشد این است که ایشان شناخت و اشراف چندانی نسبت به علم صنعت ندارد. با مثالی که جلیلی تاکید داشت چوب بستنی را در روستا هم میشود تولید کرد هم اشراف نداشتن این شخص بر علم صنعت و تولید را میتوان متوجه شد و همان که منظور آقای جلیلی از آزاد کردن ظرفیتها و بهکارگیری همه ظرفیتها در بعد سختافزاری و نرمافزاری چیست. با توجه به همین مثال که جلیلی تاکید زیادی روی آن داشت اینطور برداشت میشود که پیشرفت کشور و بهکارگیری ظرفیتها به معنی صنعتی شدن روستاها و نهایتاً کل جامعه است که نتیجهی آن تبدیل شدن به یک جامعهی بورژوازی است، اینها در حالیست که پیشرفت ایران در گروی استفاده یک پارچه از تمام منابع کشوری و همچنین توجه به هر ظرفیت درون کشور و رشد آن ظرفیت به تناسب پتانسیلهای آن ظرفیت است و نمیشد با بردن صنعت و صنعتی کردن روستاها به جامعهی هجری و اسلامی دست پیدا کرد. اما در برابر شخص جلیلی هنوز این پرسش بدون جواب است که آیا تیم اقتصادی معرفیشده از طرف ایشان توانایی پیاده کردن مدل بومی اقتصادی بر اساس اقلیم و دین ایران را دارند یا مانند اشخاصی مثل محسن رضایی و قالیباف دیدگاه منفعلانه و تقلیدی را میخواهد در پیش بگیرد.