در مواجهه با مشکلات نباید خود را به بی خیالی زد بلکه باید مسئولیت پذیر بود و درست فکر کرد.
داشتن نگاه وضعیتی (مثبت) نه فقط ضد وضعیتی (منفی) در امور ==> احساس قابلتغییر بودن وضعیت به سمت مطلوب شدن آن + پرورش اعتماد به نفس==> تلاش و حرکت برای افزایش تواناییها و تکمیل و تصحیح آنها ==> به دست آوردن اعتماد از طرف خانواده و جامعه + به رسمیت شناخته شدن + به دست آوردن موقعیتهای مطلوب برای کار و ازدواج و... ==> آرامش و آسایش روانی ==> تعالی و تکامل
نکته یک : اعتماد قلب سیر به نمایش در آمده را شامل میدهد از این حیث رسیدن به اعتماد قلبی نقطهی عطف موضوع است.
نکته دو : موارد بالا نیاز به یک روح دارد، اسم آن روح ایمان است. پس ایمان باید محیط به کل مجموعه باشد.
راه ورود به خانه پدری از سرزمین مادری میگذرد پس اگر میخواهی هر آنچه داری مالکیتش از آن خودت باشد، مراقب باش به عقایدت نفوذ نشود.
فضای سایبر به عنوان دنیای صفر و یک تعریف میشود، دهکدهی جهانی جای که فاصلهها را از حالت تعادل به حداقل در ظاهر و حداکثر در باطن رسانده است. دنیای ماتمزدههای شاد دنیای مفاهیم جدید دنیای آدمکها نه آدمها دنیای مجازی هر چه که باشد در وهلهی اول حکم یک رابط را دارد، افراد به واسطهی این رابط با هم در ارتباط و تعامل قرار دارند تعاملی نامتعادل تعاملی که در کنار نقاط قوتش و راههای جدید که پیش روی آدمی قرار میدهد آفتهای نیز به همراه دارد محیط مجازی محیط دوست شدنهاست، محیط شکلگیری رفاقتهای که شاید هیچوقت فرصت تشکیل آن در محیط واقعی پیش نیاید محیط مجازی محیط نظر دادنها و کامنت گذاشتنها نظرهای که شاید هیچوقت در دنیای واقعی گفته نشود در عرض این نقاط مثبت و نقاط مثبت دیگری که در ارتباط با این دنیا میتواند وجود داشته باشد نقاط منفی و ضعفی نیز وجود دارد، مانند عدم شناختهای صحیح و کامل ، عدم برداشت صحیح از رفتارها ، التقاط نقشها و ایجاد نقشهای مجازی ،سو برداشتها ، بیشتر از بایدها فهمیدن و نقص حریم خصوصی ، ریاکاری ، عادیسازی ناهنجاریها و بزرگ نمای های غیرعادی از اتفاقهای خرد و ... در دهکدهی دیجیتال همه افراد به صورت خانوادههای چند صد نفره در کنار هم قرار میگیرند باسلیقهها و دیدگاههای متفاوت اما حتی با وجود آن که این چند صد نفر زیر کلمهی واحدی به نام خانواده تجمع یافتهاند اما این چند صد نفره بودن این خانوادهها آنها را از نظامی واحد و مشخص به نظامی سراسر دچار بحران و آنارشی تبدیل کرده است .
جامعهی حقیقی بر اساس حقیقت بنا شده و در اثر ماده پدید آمده است، دارای اشکال چهارچوبمند و روابط قابللمس است، در این جامعه نقشهای مشخص با حقهای معین کنار یکدیگر قرارگرفتهاند، نقشهای که جامعههای متعدد رو شکل میدهد. این اشکال جامعه در اثر تمایل آحاد مردم به سمت پارادیم های امانیستی یا تئویستی تحت عناوین و ایدئولوژیهای متعدد به وجود میآید و در نتیجهی آن در ابعاد بزرگ تر از خانواده جوامع ایدئولوژیک در قالبهای لیبرالیسم و سوسیالیست و ... شکل میگیرند پس این جوامع در عین نظام بندی مشخص دارای تنوعهای متعدد هم هستند و این تنوعها معلول همین نظام بندیها است که همین امر باعث میشود جامعه در نتیجه آن خانواده و در طول آن افراد از آشفتگی در امان باشند.
در عرض این جامعهی حقیقی دنیایی موازی به اسم جهان مجازی (یا دهکدهی جهانی) وجود دارد. این دنیای موازی مشابه انعکاس تصویر افراد در آینه است، به گونهی که افراد حقیقی چهرههای مجازی را از خود در این آینه به نمایش در میآورند، به این صورت که فردی را که حقیقت دارد و از ماده تشکیل شده است را وجود حقیقی وی در نظر بگیریم تصویر این فرد در آینه میشود وجود مجازی آن شخص . در اینجا آینه در حکم دنیای موازی است، موازی به آن چیزی که حقیقت فرد نام دارد و یک انعکاس و جلوهی خاص از تفکرات شخص اولیهی است که ثانویهی خود را در آینه رقم می زند. دقیقاً تفاوت این آینه با آینههای دیگر همین نکته است که آینههای واقعی دقیقاً تصویر شخص را انعکاس میدهند ولی آینهی جهان موازی تصویری را از شخص اولیه نشان میدهد که آن شخص آرزوی دیدنش را دارد پس این بنیان دنیای موازی و این اصل تشکیل دهندهی دهکدهی جهانی است. اساساً در این دنیا مجازی ما با ذهنیت افراد رو به رو هستیم نه با شخصیت افراد ، در نتیجه این که ذهنیت افراد قدرت پرواز دارد و هر کسی دوست دارد بهتر از آن چیزی که است به نظر بیاید. این دنیا بر اساس ذهنیت افراد از خودشان به وجود آمده است پس بر عکس جهان واقعی و به نسبت واقعیت کاملاً دچار انارشی میباشد از این رو در این جامعه در کنار آن که نظام بندی مشخصی وجود ندارد تنوعها بسیار زیاد است، در نتیجه این تنوعهای فاقد نظام بندی که بر اساس ذهنیتهای فرا شخصیتی و بر مبنای آرزوها نه واقعیتها بنا شده است جهان مجازی و اواتار به وجود میآید که ساختمان آن میشود دنیایی با اسکلتبندی از سو تفاهمهای ناشی از کج فهمیها و زیربنایی از عقدههای افراد در دنیایی حقیقی ، و این گونه است که دنیای مجازی یک دنیای سراسر آشفتگی و غیرقابل اعتماد میشود.
در چند روز گذشته شاهد هجمههای قشری خاص به یک طرز تفکر هستیم. طرز تفکری که عنوان میکند انحراف از عزاداری میتواند ضربهی سنگینی به اسلام بزند. تفکری که عنوان میکند دیوانه خطاب کردن خود سگ دانستن انسان و رفتارهای که موجب وهن و توهین است در سیرهی پیغمبران و امامان جای ندارد. تفکری که ایستادگی میکند در برابر مداحان کاسب کاری که برای اشک گرفتن از مردم هر سال الفاظ عجیب تر و سنگین تری را در مراسم خود به کار می برند. تفکری که ایستادگی میکند در برابر افرادی که به خاطر تمایل به اسطورهسازی، جایگاه «امام» را در «رهبری» به سوی «مقصد»، فراموش کرده، و امام را «مقصود» خودساختهاند . تفکری که در برابر عمل زدگی و پراگماتیسم مذهبی ایستادگی میکند تا جلوی افرادی را بگیرد که سیرهی معصومین را انگونه که خود میخواهند تفسیر میکنند و نه انگونه که باید و هست.
آه از گروهکهای فرقان و صد آه از ترورهای مانند ترور مطهری
در برابر چنین تفکری طبیعی هم است که افرادی خود شریعت دان مانند شریعتمداریها یا مثل کسانی که مراسمهای عزا را دکان کاسبی خود کردهاند به تکاپو بافتند. زیرا که تاریخ همواره برای ابلهان تکرار میشود. گروهک فرقان عاملین شهادت مطهری دست به ترور وی زدند زیرا که اعتقاد داشتند تفکر مطهری و امام خمینی و دیگر متفکران دینی باعث قربانی شدن «ارزشهای راستین تشیع سرخ علوی بود.» پس آنها به منظور «آزاد ساختن علی از اسارت آخوندیسم» دست به ترور اشخاص زدند. امروز همین گروهک فرقان با نام قرانی دیگر (صراط) پا به میدان گذاشته است و مدعی اسلام و ائمه شده است. صراط نیوز سایتی است وابسته به شریعتمداری که همانند روش کیهان و شریعتمداری خود را علامهی دهر و تنها پشتیبان راستین قرآن، اسلام و نظام میبیند و میداند..
مطهری مردی بود که در زمان حیات خویش درک نشد، مردی بود که بعد از شهادتش بهشتی در مسجد هدایت اجازهی سخنرانی دربارهاش نیافت زیرا که گروههای خود حزبالله پندار مسجد را شأن آن نمیدانستند که دربارهی فردی منحرف مانند مطهری سخنرانی شود. مطهری مردی بود که بعد از شهادتش شناخته شد و هنگامی که دیگر دیر شده بود تمام گروهها و گروهکهای حزبالله او را به نام کام خود مصادره کردند و کتابهایش را پرستیدند. این سرگذشت تکراری است که نسیب مطهری های زمان میشود.
1. دنیایی مجازی شاید از لحاظ فنی حاصل تفکر و پرورش منطقی سوژه باشد ولیکن در محتوای خود به دلیل آنچه پیشتر در مقدمهی فاملیسم مجازی (http://goo.gl/sYNVNZ ) توضیح داده بودم حاصل تخیل و پرورش احساسی سوژه است.
2. ویژگی هر جامعهی مجازی ایجاب میکند که محتوای آن را افراد حقیقی با رقم زدن شمایل مجازی خود پرورش و بسط دهند از این حیث رابطهی مستقیم و دوسویه بین پرورش شخصیت هر فرد با پرورش محتوای جامعهی مجازی وجود دارد.
3. در نتیجهی پرورش احساسی سوژه که ثمرهی تخیلات و تصویرسازیهای هر فرد از خود و جامعهی پیرامون خود است نمیتوان انتظار رشد معرفت شخصی و تولید ساینس را داشت .
4. آن هنگام که مشاهده شود در شاکله و بدنهی اصلی جامعهی مجازی احساسات بر دکترینها غالب شدهاند میتوان این برداشت را داشت که جامعهی مجازی به سمت رشد فزاینده و حباب گونهی از تخیلات افراد رفته است.
5. در نتیجهی غالب شدن تخیلات در هر محیطی راه برای رشد منطقی سوژه محدودشده و در نتیجهی آن تولید علم و معرفت مورد غفلت واقع میشود.
در نوع شوخی :
در فعل چون اصالت با نفس عمل است پس نسبت به هیچچیزی تغییر نمیکند.
در فاعل چون اصالت با شخص انجام دهنده است پس نسبت به ظرفیت، شخصیت و توان فرد میتواند متغیر باشد.
در مفعول چون اصالت با شخصی است که کار بر روی وی صورت میگیرد پس نسبت به ظرفیت وجودی هر فرد میتواند متغیر باشد.
1. پیروزی قهرمانانهی تیم مذاکره کنندهی ایران را در برابر جهان استکباری و تمامیتخواه تبریک میگویم. این پیروزی نشان دهندهی قدرت ملت ایران، و ایدئولوژی ایرانی – اسلامی است که خاطرنشان میکند ایستادگی در نهایت منجر به پیروزی میشود و وعدهی خدا همیشه حق است فان حزب الله هم الغالبون
2. سطح توافق رضایتبخش است زیرا که ایران بدون پذیرش پروتکل الحاقی، و با تاکید بر حق غنیسازی در خاک کشور خود توانست بخشی از تحریمها را از بین ببرد و در اقدامی پیش دستانه جلوی تحریمهای جدید را نیز بگیرد. اینها در کنار انتقال پیام صلحآمیز بودن برنامهی هستهی ایران به افکار عمومی جهان است که این مهم به مراتب از لغو تحریمها میتواند برای آیندهی ایران حیاتی تر باشد.
3. در شطرنج سیاست فتح یک سنگر به معنای پیروزی نهایی نیست . فتح سنگر نخست مذاکرات هستهی شروعی مثمر ثمر است که اگر به درستی هدایت شود در نهایت میتواند پیروزی نهایی را برای ملت ایران به ارمغان بیاورد. اما اگر در ادامه ابتکار عمل در دست طرف غربی قرار بگیرد مطمعنا از شرایط کنونی کاریکاتوری از پیروزی برای ملت ایران میسازد. رهبر انقلاب نیز در پیام تبریک خود به دکتر روحانی به این نکته اشاره کرده است که اقدامات هوشمندانهی بعدی بسیار سرنوشتساز تر از رخدادهای است که تا کنون در جو مذاکرات صورت پذیرفته است.
بسمه تعالی
جناب آقای رئیسجمهور
دستیابی به آنچه مرقوم داشتهاید در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هستهای و دیگر دستاندرکاران است و میتواند پایه اقدامات هوشمندانه بعدی قرار گیرد. بیشک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و در آینده نیز خواهد بود؛ انشاءالله. ایستادگی در برابر زیادهخواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد، و چنین خواهد بود؛ انشاءالله.
سیّد علی خامنهای
۳ آذر
4. تندروهای کوتاه فکر داخلی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا و مستقل! چه آنان که بدون در نظر گرفتن اقدامات بعدی بر روی صفحهی شطرنج سیاست اقدام به محکوم کردن حرکت صورت گرفته برای رسیدن به توافق میکنند و چه آنان که این حرکت بر روی صفحهی شطرنج را فتح نهایی و راه حل خروج از تمامی بحرانها تصور میکنند . بزرگترین افتهای هستند که در روزهای گریبان گیر کشور میشوند. در حالی که نقد همواره باید منصفانه و با در نظر گرفتن تمام ابعاد باشد و تشویق نیز باید با واقعبینی و به دور از توهم زدگی صورت بگیرد و لازمهی هر دوی اینان یعنی تشویق و نقد ارائه کردن راه حل منطقی برای پیشرفت رو به جلو است.
5. اقدام قابلتقدیر رئیسجمهور در دعوت از خانوادههای شهدای هستهی در نشست خبری خود یک پیام مهم برای طرفهای غربی دارد و آن این که به آنان گوشزد کند ایرانیها خون میدهند اما ذلت نمیپذیرند.